بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

زندگی قافیه باران است

شمارش معکوس مهمونی

  سلام باران جونم فردا مهمونیه دقیقا همین ساعت   استرس گرفتم همه چی خوب برگذار شه آخه برای همه کارام محتاج همه شدم مجبورم کارو به دیگران بسپارم همه هم کارارو به لحظه آخر میندازن میوه ،صندلی ،...خدایا از استرس مردم برام دعا کنید پست بعدیم بعد از مهمونیه   ...
8 تير 1390

مامان پنگوئن

   از مامان پنگوئن به باران:   سلام دخترم؟این روزا متوجه میشی وقتی دارم راه میرم شما فقط به دو طرف حرکت میکنی؟ مامانت پنگوئن شده     مامانی تا حالا من تو رو خورده بودم حالا که تو گنده شدی تو مامانو خوردی؟ 10 روزه که دیگه اون مامان فائقه زرنگ نیستم کلی طول میکشه از پله ها بیام بالا کار نمیکنم ،یعنی نمیتونم کار کنم آخــــــــــــــــــــــــــــی ،مامانائی که 9 ماه استراحت مطلقن یا خیلی ورم کردن چقدر بهشون سخت  میگذره 7 روزه مامان پنگوئن نشسته میخوابه فقط تو رو خدا گلکم سالم بیا بذار خستگی مامان در بره عاشقتم 1000 تا   ...
6 تير 1390

عروسی خوش گذشت؟2

    سلام مامانی پنج شنبه بازم عروسی دعوت بودیم میدونم خیلی بد گذشت   من و شما بدترین شبو تو این 8 ماه گذروندیم مامان شب تا صبح یا گریه کرد یا ناله قول مردونه مردونه ،نه ببخشید ما مرد نیستیم قول محکم یه مامانو میدم تا وقتی بیای نذارم اینقدر خسته و اذیت شی   ولی چه عروسیی بود من و خانمای مسن فقط نشسته بودیم همه میرقصیدن نمیدونی... خواننده همون شب بود     من و شما هم کلی غصه خوردیم تنهائی بابائی البته خیلی بهمون سر میزد ولی خوب دیگه... کلی بابات برات رقصید یعنی واقعا من مامان شدم ؟ دیشب باورم شد همه چیزِ مامان مامان برات جونشو میده   &nb...
4 تير 1390

عروسی خوش گذشت؟

سلام باران خوشگلم ،عروسی خوش گذشت ؟   البته ما که فقط از دور نگاه میکردیم تازه شما اولاش ترسیدی از این همه سر و صدا شاید فکر کردی دعوا شده پریدی بغل مامان   اومده بودی بالا مامان داشت خفه میشد آخه ماشالا خانمی شده   مامانی برا عروسی تیپ زده بودی ؟   عسلی من تو خوش لباس ترینی   عروسی پسر خاله بابائی بود   عمو سعید و پریسا جون     برای تو  شاید تازگی داشت ولی به من زیاد خوش نگذشت   خواننده شون خواننده حنا بندون مامان و بابات بود فکرشو بکن 7 سال پیش از اون موقع هم منو بابائی کلی فرق کردیم هم آقای خواننده باورم شد مامان شدم   هیچ چ...
1 تير 1390

کارت سیسمونی

سلام کارتای مهمونی که قولشونو دادم آماده شدن زیاد تمیز نشدن چون موقع درست کردنشون کمر درد میگرفتم   متن شونم اینجوری شد:  دختر کوچولوی ما باران خانم چیزی نمونده که قدم به این دنیا بذاره خوشحال میشیم تو اولین جشن زندگیش شرکت کنید ٩تیر١٣٩٠ ساعت ٥        عکسای مهمونی و وسایلو هم میزارم بر میگردم حتماااااااااااااااااااااااا عسلکم میدونی مامان عاشقته؟       ...
31 خرداد 1390

بابائی روزت مبارک

        از باران به بابا حسین:  بابا جونم میدونی چرا بارانتو اینقدر دوست داری؟ چون دل به دل راه داره   تازشم بابا جونم تا به حال کسی نمیتونست اینقدر دوست داشته باشه ،میپرسی چرا؟   آخه من و مامانم تو یه بدنیم من که خیلی دوست دارم مامانمم که خودت میدونی... بابائی جونم مامانی میگه تو بابای خیلی خوبی برای دخملتی بهترین بابای دنیا منم دستای کوچولومو دور گردنت میندازمو یه ماچ گنده از لپت میکنم مممممممممممممممممممممممممممماچ  بابائی برای اولین بار برای تو و من روزت مبارک خدا جونم همیشه مواظب بابای من باش   ...
25 خرداد 1390

مهمونی سیسمونی

سلاااااااااااااااااااااااااااام گلکم مامانی همش میگفت مهمونی نمیگیره یعنی چی که بیان و ببینن چی خریدی ؟ ولی بعد دید همه دوست دارن ببینن نینی چی داره خوب یه جوراییم راست میگن آدم برای وسایل کوچولو دلش غش میره تازه اشم بعدش میریم خونه بابا و مامان بزرگت ،بعدشم کسی نمیتونست بیاد اتاقت یه نذر ادا نشده آش حضرت زهرا هم برا شما داشتم که باید تا قبل از به دنیا اومدنت میدادم خلااااااااااصه تصمیم شورای تصمیم گیری بر آن شد : یه جشن کوچولو (که نمیدونم چی شد یهو ٣٢ تا مهمون داریم)برای خانمی بگیریم اولین مهمونی برای بارانم منم گفتم به جای اینکه خونه به خونه زنگ بزنم کارت درست کنم مثل مهمونی baby shower ...
24 خرداد 1390

حوصله مامان سر رفته

  سلام عزیزم   حالم خوب نیست حوصله ام سر رفته شما هی بهم میزنی که یه ذره بازی کنیم بازم دپرس شدم. تنها چیزی که خوشحالم میکنه اینه که با لباسات ور برم حتی حال ندارم پاشم یک ذره خونه رو تمیز کنم   شاید پاشم یه خورده آرایش کنم   این جوری شاید حالم سر جاش بیاد ولی نه ... ححححححححححححححححال ندارم ببخشید مامانی با یه مامان بیحال چطوری؟ راستی امروز خاله شبنم میگفت بریم پیش فال گیر یه فال گیر خوب پیدا کردم یعنی چی؟ گفتم مثلا رفتیم گفت اینجوری میشه خوب بعدش چی؟ ولی الان میگم کاش رفته بودم یه خورده میخندیدیم اقلا الان حوصلم سر نمیرفت ...
23 خرداد 1390