بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

زندگی قافیه باران است

مهمونی سیسمونی

1390/3/24 19:11
نویسنده : فائقه
1,798 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

سلاااااااااااااااااااااااااااام گلکم

مامانی همش میگفت مهمونی نمیگیره یعنی چی که بیان و ببینن چی خریدی ؟

ولی بعد دید همه دوست دارن ببینن نینی چی داره خوب یه جوراییم راست میگن آدم برای وسایل کوچولو دلش غش میره

niniweblog.com

niniweblog.com

تازه اشم بعدش میریم خونه بابا و مامان بزرگت ،بعدشم کسی نمیتونست بیاد اتاقت

یه نذر ادا نشده آش حضرت زهرا هم برا شما داشتم که باید تا قبل از به دنیا اومدنت میدادم

خلااااااااااصه تصمیم شورای تصمیم گیری بر آن شد :

یه جشن کوچولو (که نمیدونم چی شد یهو ٣٢ تا مهمون داریم)برای خانمی بگیریم

اولین مهمونی برای بارانم

made by Laie

منم گفتم به جای اینکه خونه به خونه زنگ بزنم کارت درست کنم مثل مهمونی baby shower

حالا کارتا رو درست کردم با اینکه خیلی ساده به نظر میان ولی خیلی دنگ و فنگ داشت

فقط مونده متن توش

اگه چیزی به نظر مامانا میاد راهنمائی کنید لطفا

کامل شد عکسشو میزارم هر چند با آپلود عکس مشکل دارم

خانم خانما جدیدا یه ذره که خم میشم اعتراض میکنی و از تو پاهاتو فشار میدی

بچه هم اینقدر کم صبر

niniweblog.com

حق داری آخه تو بارداریم کم خرما خوردم

خلاصه عاشقتم عسسسسسسسسسسسسسسلم

niniweblog.comniniweblog.com

 niniweblog.com

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

mamane amir ali
24 خرداد 90 20:27
vay rast migi karam dar miad.azizam bi mehmoni sismooni aslan nemisheh.badan koli vaseh khodeto ninit khatereh va jaleb misheh.khodetam beraghs toye film mimanad.ba shekametam toyeh film harf bezan.koli khatereh misheh.

ههههههههههههههههههههههههه
چه بانمک از راهنمائیت ممنون
مامان رزي
24 خرداد 90 22:36
سلام خانمي
اميدوارم مهموني خوش بگذره و نذرت هم قبول


ممنونم جای همه مامان وبلاگی ها خالی
خاله فتانه
25 خرداد 90 0:20
آره آدم دلش غش میره! امروز مامانت بازم یه کفش دیده بود و به زور جلوشو گرفتم که نخره
بخواد همینجور پیش بره دفعه به لباس فارغ التحصیلی و عروسیشم می رسیم!
مراقب هم باشید عشقای من
بوس بوس
سلام خاله جونی خوب کردی

فقط تو مقشاتو بنویس بیا پیشمون ایده بده برای دیوار
مامان ال آی
25 خرداد 90 1:48
سلام مامان باران. خوبید؟ خیلی دلت میخواد که دخترت زود بیاد. بذار بیاد اینقدر بیخوابی میکشی که میگی کاش تو شکمم بودی


سلام عزیزم میدونم همه بهم میگن این روزا خوش باش ولی اونوقت اقلا میبینمش وااااااااااااااای فکرشو بکن
مامان باران
25 خرداد 90 16:21
سلام خیلی جالبه که قبل از به دنیا اومدن انقد مطمئنی که اسمش بارانه آخه ما تا بچه مون به دنیا نیاد اسمشو صد در صد اعلام نمی کنیم


پانی
30 خرداد 90 15:37
عزیز جان من هم این روزهای بی حوصلگی رو طی کردم و درکت میکنم که سخته ولی بزار نینیت بیاد زندگیت عوض میشه .فقط 1 ماه اولش سخته ولی بعد عادت میکنی و روند زندگی با این موجود کوچولو که انقدر محتاج به توجه ماست دستت میاد.
البته همون دو هفته باید خیلی مراقب احساساتت باشی که خدایی نکرده افسردگی نگیری. سعی کن با جوجوت استراحت کنی و آهنگ های شاد گوش بدی و خاطرات دخملی رو یادداشت کنی.
براتون آرزوهای شاد و زیبا دارم.
دوست نینی سایتی

دوست جدیدم ممنونم از راهنمائیت خدا کنه منم بتونم روزای اول احساساتمو کنترل کنم