بارانباران، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

زندگی قافیه باران است

هورمون مادری

1390/10/7 20:50
نویسنده : فائقه
1,721 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

خدائیش این هورمونو اگه کشف میکردم خیلی خوب میشد

 

                               داری از بیخوابی میمیری   ولی وقتی میخنده دندوناتو به هم فشار میدی و میگی

 

                               قوربوووووووووووووووووووونت برم ،مرسی خدا

 

 

 

مــــــــــــــــــــــــــــــــــــرسی خدا؟سوال

 

کاش یکم از این هورمونا داشتم میدادم به حسین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

پوريا پهلووون كوچولو
7 دی 90 23:03
دخترت خيلي نازه خدا برات نگهش داره اينم يه


mee30 azizam
مامان امیر علی
10 دی 90 14:10
عزیزم خیلی ممنون .بوس


تینا
11 دی 90 16:01
درک میکنم


مامان گیسو
11 دی 90 21:32
فدات بشم با این هورمونت هههههههه
خیلی قشنگ گفتی
واقعاً درسته

خصوصی داری


mamani helena
13 دی 90 13:48
vay rast migi mamani che hormone ghavi hasta


mamane radin
13 دی 90 17:42
سلام عزیزم. ممنون که پیشمون اومدید. فائقه ناز وببوسید.


خودمو?

مامان ریحانا
14 دی 90 1:30
سلام
باران که الان تو بغلت خواهر جون
متن نمایشی نی نی گپتو عوض نکردی
انگاری خوش گذشته بود دوران بارداریتا



اتفاقا تازه دیدم :d
عروسکم پرنیا
14 دی 90 9:11
سلام قالب شما خیلی قشنگه می تونم ازتون روش بکار گیری اون رو از شما بپرسم


بله حتما برو تو صفحه من و قسمت طراح که نوشته عروسک کلیک کن قالب خودتو انتخاب کن فقط برای اولین دوستت وبلاگ طراح اجبارا قرار میگیره
ana
14 دی 90 11:45
سلاااااااااااااااام

ماشاالله چه دخمل نازیهههههههه خدا برات نگهش داره و اینکه خیلی قشنگ نوشتی خیلی به دلم نشست و انگار لحظه لحظه باهاتم ان شاالله عروسی دخملت
خیلی ممنونم که به وبلاگ من و پسرم سر زدی بووووس


مرسی عزیزم
mamane radin
14 دی 90 13:28
ooooooooo sorry.منظورم باران بود منو ببخش. عزیزم منظورت از احساس مادری برای حسین منظورت همسرته؟ اگر اینجوره واقعا راست میگی گلم. اما حیف که همچین چیزی ممکن نیست. بازم ممنون که پیشمون اومدید.


ما هم ممنونیم که به ما سر زدین
مامان ریحانا
14 دی 90 16:20
سلام.ديشب خواب ديدم من وشما تو يه جمعي نشستيم
يه آقاي سبز پوشي اومد رو سر همه دست کشيد غير از شما
بهش گفتم چرا رو سر اين دست نکشيدي گفت:
اين رو زخمم نمک پاشيده گفتم:آقا شما کي هستيد ؟
اشک تو چشاش جمع شد و گفت : من خيارم


خیلییییییییییییییییییییی...
داشتم سکته میکردم
نی نی توپولی
18 دی 90 1:19
حسین آقا رو میخواین چیز خور کنید با هورمون هاش چکار...:
D


مامان طناز
19 دی 90 16:16
سلام خانمی
عاشق اسم فائقه ام.....
بارانتون هم نازه...خدا حفظش کنه واستون


مرسی عزیزم
مامان گیسو
24 دی 90 22:11



ماهم خاله
بزرگمرد كوچك نريمان
26 دی 90 2:53
اي جان
يك عدد باران ناز
يه دخمل خوشگل كه ماشاا.. داره روز به روز خانومتر ميشه
دلمون تنگ بود واسه شماها


مرسی خاله جووووووووووونی
مامان علی خوشتیپ
3 بهمن 90 12:39
خیلی باحال و با مزه بود.بووووووس برای باران(با حس مادرانه شدید)


مرسی خاله ما هم بوس
مامان محمد پارسا
10 بهمن 90 23:05
ممنون از راهنمایتون عزیزم


خواهش قابلی نداشت
نایسل
15 بهمن 90 14:00
عزیزززز دلم مرسی که بهم گفتی
منوهمسرم خیلی مشکل داریم فقط به خاطر اختلاف فرهنگی شدید
همه مشکل ما همینه
نحوه تربیت خانوده ها
اصلا دوس نداشتم حامله شم
ولیحالا که شدم چی کار کنم
آخه ما هنوز 1سال 4 ماهه از عقدمون میگذره
هنوز همو نشناختیم
نمیدونم شاید خواست خدا بوده
من بچمو دوس دارم واسش مییمیرم
شاید اون بیاد همه این مشکلات تموم شه
اما نمیشه
میدونم
ما تازه 26 تیر اومدیم خونه خودمون
خیلی زوده خیلی
من هنوز بچم
همسرم بچس
نمیدونم چی کارکنم
فقط برام دعا کن
دوس ندارم واسش کم بزارم ددوس ندارم چون ناخواستس براش وقت نزارم دوس دارم براش یه مادر و چدر عالی باشیم
تورو خدا واسم دعا کن

راستییی چقدر این دختر خانومت نازه چقدر خوشگله بارون زندگی ات
خدا بهت ببخشتش عزیز دلم
از طرف من ببووسش
من شما رو لینک کردم البته با اجازت
بوس

خودتون نینی رو اوردین خودتونم ازدواج کردین و اگه بچه بودی ازدواج نمیکردی پس زود بزرگ شو و اختلافاتو تا حد ممکن درست کن که وقت زیاد نداری بازم بیا پیشمون دوست جونی
غزال
12 بهمن 91 23:47
ای جانم با اون پاهای کوچولو چقد خوشکل شده بودن با اون لاک قرمز منم یه دخترکوچولو میخوامممممممم